جواب بله، مواقعی که از اعتمادو صداقتم سوءاستفاده شود،غرورم بشکند ، نتوانم حرف دلم را بزنم ودرخودم بریزم ، زمانی که عشق و محبت را گدایی میکنم ، وقتی مورد تمسخر ویا توهین واقع میشوم… دررابطه ای که بخاطردوستم خودم راکنارمیکشم،زمانی که از من سوءاستفاده مالی واحساسی میشود، زمانی که …
بیشتر بخوانید...قدم های جدید
قدم چهارم / سوال 45 تا چه حد احساسات دیگران را در روابطم در نظر می گیرم ؟ به اندازه احساس خودم ؟ بیشتر از احساس خودم ؟ کمتر از احساس خودم ؟ یا اصلاً احساسات دیگران را در نظر نمی گیرم ؟
جواب درموردکسانی که دوستشان دارم وازاحساساتشان نسبت به خودم باخبرم احساساتشان را کمتر در نظرمیگیرم چون خیالم از طرفشون راحته ، در مورد کسانی که از من برتر و بالاترند هیچ احساس خوبی ندارم و در مورد کسانی که از من پایین ترند به اندازه دلسوزیم به اندازه ترحمم،اما درموردهمدردانم …
بیشتر بخوانید...قدم چهارم / سوال 44 آیا تا به حال رابطه ای را از بین برده ام ، با این فکر که به هر حال از این رابطه صدمه خواهم خورد ، پس بهتر است که زودتر آن را به هم بزنم ؟
جواب بله زمانی که دریچه افکارم بسته میشه وصبرم رو از دست میدم ودچارخودمحوری میشم واحساس دانایی وتوانایی بهم دست میده وبامرضم زندگی میکنم ، خودم رو بهتر و بالاتر از دیگران میبینم… و یا وقتی نقاط ضعفم را به رخم کشیده اند و یا از آنها مطلع شده اند، …
بیشتر بخوانید...قدم سوم / سوال 10 آیا هیچ وقت برای رسیدن به هدفی مجبور به مصالحه یا سازش در مورد اصول گردیده ام ؟ ( برای مثال : مجبور شوم که نا صادق باشم ، بی رحم ،یابی وفا باشم ؟ )
قدم چهارم / سوال 43 آیا برای ایجاد تعهد مشکل دارم ؟ توضیح دهید
جواب هرزمانی که با بیماری و مرضم زندگی کنم با هرنوع تعهدی مشکل دارم اما در بهبودی اول بایدبررسی کنم که نسبت به چه چیزی میخواهم متعهد بشوم .. آیا امکانات وتوانایی لازم را دارم؟ آیامشورت کرده ام؟ آیابه ریسک ها وخطرات کار آگاهم ؟آیامیتوانم به موقع اقدام وعمل کنم؟.. …
بیشتر بخوانید...قدم چهارم / سوال 42 چگونه از ایجاد صمیمیت با دوستان ، شرکاء ، همسران ، و خانواده خود اجتناب می کردم؟
جواب به خاطر ترس ، ترس از قضاوت، نداشتن اعتماد به نفس ، حسادت، غبطه ، حقارت ، ترس از اشتباه کردن ، خود بزرگ بینی ، خود محوری وخود خواهی ، انکار ، تصورات باطل ، انحراف فکری، نداشتن اعتماد به دیگران ، بدبینی عدم صداقت ، غرور، خشم …
بیشتر بخوانید...قدم چهارم / سوال 41 در روابطم با خانواده ، آیا بعضی مواقع احساس می کنم که در یک چرخه معیوب و تکرار مکررات ، بی هیچ امیدی برای تغییر گیر کرده ام ؟ آنها چه بوده اند ؟ نقش من درتداوم آنها چه بوده است ؟
جواب چرخه معیوب کارهایی که تکراری است ، انجام آن دردمان میاورد و مارا دچارخودخوری و افسردگی میکند ، زمانی که در روابطم با خانواده نقش خودم رو پیدانمیکنم و نمیدانم که پدرم ، شوهرم،فرزندم ماشینم،کارگرم… تازه متوجه میشوم که درهمان چرخه معیوب گیرکرده ام وسالیان سال است که هیچ …
بیشتر بخوانید...قدم چهارم / سوال 40 به چه شکلهایی از روی اجبار خواستار برقراری رابطه ای شده ام ؟
جواب گاهی نیازهایمان و گاهی زیاده خواهی هایمان زمانی بی ثباتی درشخصیتمان وجایی بخاطر لذت طلبی و شهوترانی ، زمانی بواسطه خودخواهی و خودمحوری ، گاهی بخاطر زورگویی و گاهی هم بخاطرتاییدشدن .. زمانی برای اینکه منافعمان بخطر نیفتد و زمانی هم بخاطر بدست آوردن منفعت گاهی بواسطه عذاب وجدان …
بیشتر بخوانید...قدم چهارم / سوال 39 چگونه دوستیهای افلاطونی خود را فدا و قربانی روابط رومانتیک کرده ام ؟
جواب دوستی و رابطه افلاطونی یک رابطه روحانی و الهی است که زیربنای آن صداقت عشق و محبت و واقعیت است و بر پایه خرد و منطق و شعور و درک واقعیت طرفین میباشد… دوستی های افلاطونی مستلزم راستی و صداقت میباشد و چون من در برابر لذات آدم بی …
بیشتر بخوانید...قدم چهارم / سوال 38 ترس از آزارشدن یا صدمه خوردن ، چگونه بر روی دوستیها و روابط رومانتیک من اثر گذاشته است ؟
جواب ترس ازاینکه مریض شوم ، ترس زبیماریهای مقاربتی،ترس از اینکه وابسته شوم ، ترس بابت ازدست دادن امنیت مالی و اینکه آبرویم درخطرقرار بگیرد و دیگران ترازم را بگیرند و در موردم قضاوت کنند و یا مورد کنترل قرار بگیرم ومهربدنامی و بلهوسی به پیشانیم بخورد و انگشت نما …
بیشتر بخوانید...