جواب یادم نرود زمانی که با بیماری و مرضم زندگی میکنم تمامی این نواقص اخلاقی در روابطم وجود دارد و با استفاده از یکی از آنها مابقی هم بکارمی افتند، اما عمده ترین نقش من خودخواهی و خودمحوری من است … و بهترین همه چیز وهمه کس رو برای خودم …
بیشتر بخوانید...تازه های سایت
قدم چهارم / سوال 55 آیا مسائلی را در مورد خود کشف کرده ام ( شاید در ترازنامه قبلی ) که از آن راضی نباشم و به همین خاطر سعی کنم که آن را بیش از حد جبران نمایم ؟ ( برای مثال : ممکن است کشف کرده باشیم که به کسی دیگر زیاده از حد وابسته هستیم ، وحال برای جبران آن سعی کنم بیش از حد خودکفا باشیم . ) توضیح دهید .
جواب در مورد خانواده ام واقعأ کم کاری کرده ام و سالهای سال مسئولیتها و کارهای خودم را به دوش آنها انداختم ، دوستیهای افلاطونیم را خیلی راحت فدای دوستیهای رومانتیکم میکردم … به هیچ تعهدی پایبند نبودم نه به قول و قرارهایم ونه به حساب وکتابهایم ، یکسره درخودخواهی …
بیشتر بخوانید...قدم چهارم / سوال 54 آیا نسبت به افرادیکه با آنها نشست و برخاست داشتم ، شخصیتم تغییر می کرد و آدم متفاوتی می شدم ؟
جواب عدم ثبات شخصیتی و زندگی با بیماری اعتیاد نمیگذاردتاشخصیت ثابت خودم را داشته باشم و در هر مکان و یاجمعی که قرار میگیرم شخصیتم هم شکل آن مکان و آن اشخاص را بخود میگیرد… من همیشه در انکارخود واقعی ام بوده ام البته درگذشته این موضوع خیلی شدیدتر بود …
بیشتر بخوانید...قدم چهارم / سوال 53 آیا رابطه ای را حتی اگر امکان اصلاح و حفظ آن وجود داشته ، به هم زده اند ؟
جواب روابطی که قابلیت اصلاح را دارند حتما باید اصلاح کرد اما بعضی از روابط به هیچ عنوان امکان اصلاح ندارند مانند رابطه با فروشنده و مصرف کننده مواد مخدر ویا…. من معمولاجاهایی که در روابطم احساس ترس یا خطر و یا سوء استفاده میکردم رابطه ام را قطع میکردم …
بیشتر بخوانید...قدم چهارم / سوال 52 آیا تجربه های اولیه من با اعتماد کردن و صمیمیت ، دردآور بوده و باعث انزوای من شده اند ؟ توضیح دهید .
جواب زمانی که زیربنای اعتمادمان درست نباشد واحساسی عمل کنیم دردمان یاید ، زمانیکه با زیربنای نادرست و از روی ناآگاهی و اجبار و ناچاری اعتمادکنیم حتما اذیت خواهیم شد. زیربنای اعتماد و روابطمان باید بررسی شوداگراعتماد و یا رابطه ای با روشن بینی و تمایل و آگاهی و خدامحوری …
بیشتر بخوانید...قدم چهارم / سوال 51 آیا تا بحال در بیمارستان روانی یا زندان بوده ام یا علیرغم میل خود حبس شده ام ؟ تأثیر آن برروی شخصیت من چه بوده است ؟ اثر آن برروی رفتار متقابل من با مسئولان امر به چه شکل بوده است ؟ آیا قانون شکنی می کردم و چون گیر می افتادم از مسئولین بدان خاطر رنجش پیدا می کردم ؟
جواب مثال شخصی به دلیل ناهنجاری هایی که داشتم و کارهای خلافی که انجام میدادم مانند دعوا و درگیری و به همراه داشتن وحمل و مصرف مواد مخدر چندین مرتبه زندانی شده ام ، اما سابقه بستری شدن دربیمارستان روانی وکلینیک هارا ندارم… بله بواسطه داشتن بیماری اعتیاد و همیشه …
بیشتر بخوانید...قدم چهارم / سوال 50 آیا هرگز در باشگاه یا سازمانی عضو بوده ام ؟ در مورد افراد دیگر در آن باشگاه یا سازمان چه احساسی داشتم ؟ آیا با کسی در آنجا دوست شده ام ؟ آیا هرگز با توقعات زیاد درباشگاهی عضو شده ام که بعد هم خیلی زود آنجا را ترک کنم ؟ توقعات من چه بودند و چرا برآورده نشدند ؟ نقش من در آن شرایط چه بوده است ؟
جواب بله،زیاد،برای اینکه مشکل اعتیادم به چشم نیاید و انگشت نمانشوم ، برای ظاهرسازی ونشان دادن کارت ورزشی ام به دیگران درچندین باشگاه ثبت نام میکردم… درقلبم همیشه احساس خودکم بینی و حسادت نسبت به آنها میکردم چون میدیدم همگی سالم وسرحال هستند و برای سلامتیشان ورزش میکنند… قسمت دوم …
بیشتر بخوانید...قدم چهارم / سوال 49 در مورد همکلاسهایم (چه در زمان کودکی ، چه حال ) چه احساسی دارم ؟ آیا خود را از آنها بهتر یا کمتر می دیدم ؟ آیا فکر می کردم که باید با آنها رقابت کنم تا نظر معلم را به خود جلب نمایم ؟ به مسئولان مدرسه احترام می گذاشتم یا برعلیه آنها می شوریدم ؟
جواب دلم برای آن دوران وهمکلاسیهایم تنگ شده وهنوزهم دوستشان دارم امروزهمکلاسی ندارم بلکه کلاس قدم و همگروهی دارم و نسبت به آنها احساس رقابت و بهتربودن ندارم … اما رقابت سالم خیلی خوبه و ما باشناسایی درست خودمان ، اهدافمان و در نظرگرفتن توانایی ها و امکاناتمان ، و …
بیشتر بخوانید...قدم چهارم / سوال 48 درباره افرادی که برای آنها و یا با آنها کار می کرده ام ، چه احساسی دارم ؟ چگونه افکار ، اعتقادات و رفتارهایم باعث بروز اشکال برای من در محیط کارم می گردیدند ؟
جواب فقط برای امروز سعی میکنم با شرایط کاری ام وکسانی که برای آنها ویاباآنهاکارمیکنم وفق پیداکنم و اگرنمیتوانم شرایط و دیگران را تغییردهم غرغرنمیکنم یاشرایط موجود را میپذیرم و یاخودم را تغییر میدهم.. میپذیرم که من شرایط گذارنیستم و باید به قوانین موجود احترام بگذارم ، امروزسعی میکنم صادقانه …
بیشتر بخوانید...قدم چهارم / سوال 47 رابطه من با همسایگان چگونه بوده است ؟ آیا الگو یا فرم خاصی وجود دارد که علیرغم اینکه کجا زندگی کنم ، مرتب تکرار شود ؟
جواب من در همه روابطم با ترس برخورد میکنم ، میترسم اگر زیادی با همسایگان نزدیک شوم از من سو استفاده کنند ، رابطه من همیشه با همسایگان سرد بوده ، اوایل فکر میکردم ادم منحصر بفردی هستم و همه باید به من احترام بگذارند و قوانین را من تعیین …
بیشتر بخوانید...