کنترل در بهبودی معنا ندارد، بهبودی هیچ معیار و زمان خاصی را برای مصرف تعیین نکرده و روی این جمله قویا تاکید کرده که بیماری ما مزمن لاعلاج و پیشرونده است ..!! پس هر گونه کنترلی موجب فعال شدن مجدد بیماری میشود… من هیچ کنترلی بر روی بیماری ام و …
بیشتر بخوانید...قدم های قدیمی
سوال 48/قدم1 راهنمای کارکرد قدم چه چیز مرا متقاعد می سازد که دیگر نمی توانم با موفقیت مصرف کنم؟
گذشته تلخ و تجربهای ترکهای گذشته و کارکرد سوالات قبل، منو متقاعد ميکنه که مصرف کنترلی يا موفقيت آميزی وجود ندارد… تنهاچیزی که مرا واقعامتقاعد میکنه دیگرنمیتوانم با موفقیت مصرف کنم؛ تسلیمه… اگه تسلیم کامل بشم صددرصد به این نتیجه میرسم که مصرف یکبارزیاد و هزار بارکافی نیست.. جواب ۲ …
بیشتر بخوانید...سوال 47/قدم1 راهنمای کارکرد قدم آیا از مفهوم تسلیم شدن می ترسم.از چه چیز آن؟
بله من در گذشته بدلیل فعال بودن اعتیادم و اجباردر مصرفی که داشتم و نداشتن آگاهی از تسلیم شدن می ترسیدم واحساس میکردم امنیت اعتیادم بخطرخواهد افتاد و تسلیم را به معنای شکست میدانستم… تسلیم به معنای شکست خوردن نیست.ریشه کلمه تسلیم از سه حرف(س ل م) تشکیل شده و …
بیشتر بخوانید...سوال46/قدم1 راهنمای کارکرد قدم من هنوز به چه بهانه و دست آویز چسبیده ام؟
بیماری اعتیاد بسیار پیچیده است و توجیه و بهانه هایی می آورد که مرا متقاعد کند باز هم می توان مواد مصرف کرد و از عواقب آزار دهنده آن فرار کرد و راه های دیگر را آزمایش کرد… دشمن پنهان من فکر من است که ابزاری است در دست بیماری …
بیشتر بخوانید...سوال 45/ قدم1 راهنمای کارکرد قدم آیا فکر می کنم با مقداری زمان پاکی یا شرایط متفاوت زندگی قادر به کنترل مصرف خواهم بود؟
اگر فکر کنم با مقداری زمان پاکی یا شرایطی متفاوت قادر به کنترل خواهم بود، یعنی عاجز نیستم و هیچ شناختی از بیماریم نداشته وهنوز با اقرار به عجزم در ابتدای قدم یک مشکل دارم.. اگر پذیرفته ام که عاجزم، پس راه روشن و مسیر مشخص است و چیزی غیر …
بیشتر بخوانید...سوال 44/قدم1 راهنمای کارکرد قدم آیا شرایطی وجود دارد که فکر کنم نمی توانم در حالی که پاک هستم با آن روبرو شوم اتفاقی که اگر رخ دهد آنقدر دردناک باشد که من مجبور به مصرف باشم تا بتوانم از آن جان سالم به در ببرم؟
بهانه و دست آویز فکر یا وسیله ایست که باعث میشود تا مسیر فکری یا عملی شخصی تغییر کرده و به راه دیگری برود… با روشن بینی که نسبت به بیماری ام و برنامه پیدا کرده ام سعی در این دارم که اگر هر اتفاقی برایم بی افتد آن را …
بیشتر بخوانید...سوال 43/قدم1 راهنمای کارکرد قدم آیا فکر می کنم می توانم هنوز با افرادی که در زمان مصرف می شناختم رفت و آمد کنم؟ آیا می توانم هنوز به آن مکان هایی که می رفتم .بروم؟ آیا فکر می کنم که عاقلانه است اگر مقداری مواد یا وسایل مصرف آن را دردسترس خود نگه دارم تا شود که گذشته یادم نرود یا بهبودی خود را امتحان کنم؟ اگر آری.چرا؟ باعث
هدف این سوال شناسایی بهانه و دست آویزهاست و قرارنگرفتن پشت دیوار انکار است… من پذیرفته ام هر چیزی که به هر شکل و فرمی ابعاد بیماری مرا تحریک کند، من در مقابل آن عاجز و ناتوانم… پس صادقانه باید بپذیرم که من در مقابل یار بازی توپ بازی و …
بیشتر بخوانید...سوال 42/قدم1 راهنمای کارکرد قدم آیا ابعاد کامل بیماریم را پذیرفته ام؟
بیماری اعتیاد من دارای ابعاد فرم وشکل و چهار چوب مشخصی نیست… بیماری مانند یک کلاف سر درگم است و از هر راهی میتواند بر جسم فکر روح و روان من تاثیرگذار باشد… هر وقت که بیماریم را میپذیرم اصول را انجام میدهم .. وهر وقت نمی پذیرم بیماریم فعال …
بیشتر بخوانید...سوال 41/قدم1 راهنمای کارکرد قدم آیا به خاطر تغییر احساساتم ویا اینکه احساسی را در خود سرکوب کنم مواد مصرف می کردم یا از روی اعتیادم عمل می نمودم؟ در این گونه مواقع سعی می کردم چه احساسی را تغییر دهم یا سرکوب نمایم؟
بله من برای رهایی از نگرانی عصبانیت تنهایی و به تعادل رساندن تمامی احساساتم مواد مصرف میکردم .. گاهی فکر میکردم خیلی درونم نا آرام است و سعی داشتم با چیز خارجی آن را آرام و به تعادل برسانم از این رو اگر شاد بودم مواد میزدم تا شادتر شوم …
بیشتر بخوانید...سوال ۴۰ قدم 1 راهنمای کارکرد قدم آیا من کج خلقی ویا رفتار خشمگینانه دارم و یا بر اساس احساساتم عکس العملی نشان میدهم که باعث خدشه به احترام به خود وارزش من شود؟
بله زمانی که اطرافیان یا مسائل طبق افکار من نیستند احساس ترس کرده و خود محوری میکنم… هرزمان امنیت های من به خطر می افتند و از روی احساسات عمل میکنم و همین امر باعث میشود تا دیگران در موردم قضاوت کنند… هر واکنشی که من بعد از احساس، با …
بیشتر بخوانید...