فکر کردن به عاقبت هرکاری قبل از انجام ان کار چه درباره مواد مخدر چه سایر کارهای اشتباه مستلزم چند نکته است ،
ما نمی توانستیم در گذشته استفاده کنیم :
در گذشته :
نداشتن اگاهی و شناخت از وجود مشکل اصلی بنام بیماری اعتیاد و تمام جنبه های ان
- جنگ بی ثمر
- تسلیم نبودن
- غیر قابل اداره بودن زندگی و …
فراموشی ، من فراموشکارم و سریع غافل میشوم
عدم وجود سلامت عقل
- عدم پیروی از باورهای غلط
- عدم تکرار وسوسه باین فکر که اینسری فرق داره
- بها ندادن و اعتماد نکردن به فکر بکر خود
خودمحوری
- عدم مشورت با دیگران
- احساس توانایی
- از تجربه دیگران استفاده نمیکردیم میخواستیم همیشه خودمان هرکاری را تجربه کنیم
بحران ها
به واسط بی تعادلی و نداشتن کنترل و اختیار زندگی همیشه بحران ایجاد می کردیم
- بحران عاطفی و افسردگی
- بحران های فکری و تمایل بخودکشی
- بحران روحی و ناامیدی و تنهایی و انزوا
- بحران مالی و شغلی و خانوادگی و …
انکار
- توجیه و بهانه برای ادامه مصرف اوردن بدلیل بیماری جسمی یا روحی یا …
- مقایسه خود با دیگران
- مقایسه مواد مخدر باهم و جایگزین کردن ان ها و ..
عدم وجود حائل بین خودم و لغزش
از فرایند وسوسه و اجبار نااگاه بودم
نمی دانستم جسم من آلرژی دارد بمواد مخدر و هر عملی از روی بیماری اعتیاد و سریعا اجبار به مصرف می شوم
وجود هوی نفس و نواقص شخصیتی
تمام این دلایل بخشی از فرایندی است که نمیگذارد ” فکر ” کنم به ” عاقبت ” هر کاری فکر کنم ، نمی گذارد در تعادل باشم و تصمیمی مثبت بگیرم
اما باز هم نشان دهنده عجز من دربرابر مواد مخدر و بیماری اعتیاد است
در زمان حال:
با حضور در جلسات و گرفتن راهنما و دوستان بهبودی و کسب تجربه شناخت کمی پیدا کرده ام از بیماری خودم
- توان کنترل،جایگزینی مواد مخدر را با هیچ دارویی که مرا وابسته کند ندارم
- پذیرش صادقانه شکست کامل دربرابر بیماری اعتیاد
- رعایت اصول بهداشتی
- مشکل من خلأ روحانی است و ترس های خودمحورانه
- می دانم اتکا به فکر خراب و هوی نفس مرا نابود میکند
- می دانم فکر یکبار مصرف مثل رفتن بالای ساختمانی صد طبقه است و اینکه اگر یکبار بپرم پایین ایا زنده می مانم؟
- امروز مشورت و استفاده از عجز هایم بیادم می اندازند تسلیم باشم و دیگر برای هر عملی ، هر کاری از قبل فکر کنم و قبل از فکر کردن مشورت کنم
- امروز مطالعه نشریات بسیار مهم و بسیار مفید است تا از تجربه دیگران استفاده کنم