جواب
با بازشدن دریچه افکار و قلبم ، با با رعایت و جاری کردن اصول روحانی نهفته در12قدم درزندگیم،
بامشورت کردن ، بدون ایمان و اعتماد نمیشود مشورت کرد ، جایی که مشورت میکنیم حتما خداوند در آنجاحضوردارد ، با دیدن و شنیدن حقایق زندگی خودم ودیگردوستان بهبودی، باکارکردن قدمها و جاری کردن آنهادرزندگیم…
با دعا و مراقبه و شکرگزاری از بابت داده ها و نداده ها ، با کنار رفتن از سر راه خداوند و همه چیز را به اوسپردن، با حضورمرتب در جلسات و راهنماگرفتن ، قدم کارکردن ، رهجوگرفتن و انتقال قدمها،خدمت ومطالعه کردن، دست ازخودمحوری برداشتن و خدا محورشدن..
حال بخداوند اعتماد کرده ام و مراقبت از اراده وزندگیم رابدست اوسپرده ام ودیگرحرفهاومشکلاتم را با او درمیان میگذارم و از او میخواهم کمکم کند تا چیزی که به صلاحم است همان شود…
اگراینهارادرست انجام دهیم به روند ایمان آوری و رشد ایمان و اعتقادمان رسیده ایم..
اگربیماری در درون ماست ، خداوند هم در درون ماست و ازماجدانیست..
دیدن تجربه ها ورشد وتغییر خودم و دیگر دوستانم اعتقاد و ایمان مرا روز به روزقویتر کرده و به مرحله اعتماد به نیروی برترم رسانده است…!!