جواب
یادم نرود زمانی که با بیماری و مرضم زندگی میکنم تمامی این نواقص اخلاقی در روابطم وجود دارد و با استفاده از یکی از آنها مابقی هم بکارمی افتند، اما عمده ترین نقش من خودخواهی و خودمحوری من است …
و بهترین همه چیز وهمه کس رو برای خودم میخواهم و این باعث میشود آدمها و روابطم را براساس خودخواهی و لذت طلبی و تایید انتخاب کرده وسوا کنم…
و بعد عدم صداقتم ، با خودم ودیگران، خودم را آدم دیگری نشان داده وشروع به سوءاستفاده میکنم ، خودم را مورد اعتمادنشان میدم تا طرف ازدستم نره ، ریشه استفاده از نواقص اخلاقی ترس است و نتیجه آن تنهایی و انزوا…
در روابطی که میخواهیم در آن نقص نباشد باید زیربنای آن رابطه عشق باشد تا به جای استفاده از نواقصمان در آن رابطه از اصول روحانی استفاده کنیم ، زمانی که رابطه مان از خدامحوری به خودمحوری تغییر میکند تمام نواقصمان فعال میشود…
با عشق ارتباط گذاشتن صحیح ترین روش ارتباط است به شرط اینکه در زیربنایش شرط و خودخواهی وجودنداشته باشد..