جواب
ترس ازاین دارم که کاری کنم خداوند مرا بحال خودرهاکند ، یا من بواسطه لذت طلبی ها زیادهخواهی ها و افراط و تفریط هایم خدارافراموش کنم،ازلغزش کردن، از دست دادن آبرو و اعتبار و سلامتی ام، از بی پولی و بیکاری و باری به هرجهت زندگی کردن..
ترس از جداشدن از دوستان بهبودی و از دست دادن پاکی ام، ازارتفاع و عمق زیاد خصوصا از دریا، ازتصادف رانندگی، ازچیزهای تیزوبرنده، ازمار، ازسیل و زلزله و آتش سوزی، ازمصرف مجدد مواد مخدر نیکوتین و الکل..
ترس از وسوسه ای که به فعل تبدیل شود ، ازبیماریهای لا علاج، ازحساب و کتاب اون دنیا، ازکار و درآمد حرام ، ازشرمندگی و سرافکندگی ، ازخیانت کردن و خیانت دیدن،ازجبران خسارتی که نتوانم انجام دهم،ازنواقصم وقتی که نمیتوانم آنها راشناسایی کنم..
ترس از حق الناس و دین مردم که برگردنم باشد ، ازدست دادن مادرم،ازبدنامی ورسوایی،از نشئگی وخماری، از روشدنه دستم و دروغ هایم وروابطم، ازافکارواحساسات ودشمنی هام…
ازترسهای کاذب وغیرواقعی ام که جلوی رشد و اقدام و حرکتم رامیگیرد، از اقدام و عمل نکردن وتنبلی کردن هایم،از خودمحوری کردن هایم و از افراط و تفریط هایم و اینکه وارد انکار شده وبامرضم زندگی کنم…
معمولا درمورد چیزی ویا کاری آگاهی ودانش وایمان وبرنامه ریزی نداشته باشم دچار ترس و گاهی وحشت میشوم ترس ریشه بیماری اعتیاد من است..!!