جواب
انگیزه واعتقادات من این است که باید جواب خوبی باخوبی داده شود ، به همین دلیل توقع دارم جواب کارهایم درست و وفق مراد من باشد…
به من بی حرمتی نشود ، ارزش کارهایم دانسته شود ، در موردم قضاوت و سرزنش نکنند ، بهم توهین نشود ، ازم سوءاستفاده نکنند و زور نگویند ، جلوی دیگران کم نیاورم ، موردتوجه قراربگیرم، تایید و تشویق بشوم ، و نتیجه متناسب با کارمن باشد ..
و یا چیزی که پیش بینی میکنم و درنهایت همه کارها طوری پیش برود که من میخواهم و وقتی که این تصورات من که زیر بنایش توقعات و باورهای من است انجام نمیشود و من به آن چیزی که فکرش را میکردم ، نمیرسم احساس قربانی شدن پیدا میکنم ، رنجش میگیرم کله و افکارم از کارمیفته..
سریعا احساساتم برمن غلبه میکند و دچار رفتارهای بیمارگونه مثل خشم و عصبانیت خودخوری و خودمحوری خودآزاری ودیگرآزاری شده وکینه و رنجش و نفرت طرف مقابل را به دل میگیرم وفقط به انتقام و مقابله به مثل فکر میکنم..
وسعی میکنم دیگر به کسی اعتماد نکنم و اجازه نزدیک شدن هم به کسی ندهم..!!