قدم چهارم

جواب نادیده گرفتن نقش خوددرزندگی و روابط ، عدم  یاداوری اشتباهات گذشته و احساس قربانی بودن فراموش کردن اینکه در هر رابطه دو طرف مهم هستند و همیشه دو طرف به اندازه خود در رنجش سهیم هستند .. توقع درک شدن بجای درک کردن، عدم درک صحیح از موقعیت و …

جواب انگیزه واعتقادات من این است که باید جواب خوبی باخوبی داده شود ، به همین دلیل توقع دارم جواب کارهایم درست و وفق مراد من باشد… به من بی حرمتی نشود ، ارزش کارهایم دانسته شود ، در موردم قضاوت و سرزنش نکنند ، بهم توهین نشود ، ازم …

جواب رنجش هایمان علاوه بر اشخاص حقیقی میتواند ازافرادحقوقی هم مانند، ناظم پلیس ، ماموران زندانها ادارات ، ارگانها و غیره…باشد و معمولا در طرح رنجش هایمان بخاطر رنجشی که از یک نفرداریم باعث میشود ازآن اداره ویاموسسه و یا ارگانی که آن شخص در آن کار میکند هم رنجش …

جواب رنجش نیرویی منفی است که قدرت پذیرش وبخشش را ازمن میگیردودچارخشم وعصبانیتم میکند وبواسطه افراطی که دارم بلافاصله تبدیل به نفرت وکینه میشودوهمیشه یادآوری آن باعث اضطراب وناراحتی من میشود.. مثل سوءاستفاده ها زورگویی ها تصمیماتی که بجای من گرفته اند تنبیهاتی که شده ام حق کشی ها و …

جواب شهامت : علیرغم ترس هایم به کارکرد قدم چهار ادامه دهم و با خود واقعیم روبرو شوم و جرات از خود نوشتن و کنکاش در خودم را داشته باشم.. اعتماد : اعتماد به کارکرد این قدم در فرایند بهبودی و اعتماد به راهنما ایمان : ایمان به تاثیر این …

جواب برای من ارزشها و رفتارهای منطبق با اصول انسانی مهم تر هستند.. مثل پذیرش ، تغییر ، عاقلانه عمل کردن ، خدمت کردن ، صادق بودن خسارت نزدن به خود ودیگران ، احترام به نظام هستی ، پاکی و بهبودی ، به خود پرداختن ، ترس نداشتن.. انجام خواست …

جواب توقعات جامعه یعنی رعایت کردن قوانین وبهادادن به ارزشهاواصول وعرف موردقبول آن جامعه ، مثل رعایت کردن قوانین رانندگی ویا قانون تجارت ویاقانون اساسی ویا مسایل شرعی کشورمان حال ماچه زمانی با این توقعات مشکل داریم؟… زمانی که پای نفع شخصی ومسایل خصوصی مان به میان میاید برای مثال …

جواب گاهی لغت اخلاقی مرا آزار میدهد چون با کلمه ی اخلاق مرا با دیگران مقایسه می کردند و می گفتند تو مورد اخلاقی داری و اگر با این کلمه روبرو می شدم احساسمی کردم انسان خوبی نیستم .. و آزار می دیدم چرا که چیزهایی که برای همه معیار …

جواب بله قدمها را با راهنمایم کارمیکنم و با او روزانه درتماس هستم و بواسطه شرکت مرتب درجلسات با دیگر معتادان هم درتماس هستم و مشارکت کرده و از تجربیات هم استفاده میکنیم… اقدامات دیگرم اینکه من فقط باید بنویسم و به چیزی کاری نداشته باشم ، قبل از شروع …

جواب مفهوم جستجوگر برای من یعنی کاوش کردن ، یعنی به درونم واردشوم وعلیرغم تمام احساساتم ازهیچ موضوعی ردنشم چه کوچک وچه بزرگ شفاف باشم و حقیقت رابنویسم … در درونم جستجو کنم موشکاف باشم تابه قلبم برسم ، شهامت دیدن هر چیزی رو که هست داشته باشم وهر چیزی …