وسوسه یک جریان فکری منفی بی پایان است و سمج ، ازار دهنده و مرموز که از طریق لذت ها بهرنحوی برای من می اید تا به ” فکر ” من جهت دهد.
مرا اجبار می کند تا به وسوسه ام بها داده و گوش کنم تا افکارم را رفتار کنم.
وسوسه فکری شاخه ای از انحراف فکری است که مرا از شناختن و یافتن مسیر صحیح دور می کند و مهمترین جنبه نداشتن سلامت عقل است.
وسوسه فکری ، اجباری است تا بدون فکر به عواقب ، به طور تک بعدی و غیر منطقی و بدور از سلامت عقل ، احساسی تصمیم بگیرم و به ان جامه عمل بپوشانم.
من هم به مصرف مواد ، هم به دزدی ، سکس و … وسوسه می شوم ، درواقع وسوسه فکری ، جریان منفی موذی و بی پایانی است که همواره از لذت طلبی امده ، از طریق کور کردن دید و منطق من می خواهد احساسی و کورکورانه تصمیمی اشتباه را انجام دهم.
مثل: انجام دزدی ، لغزش ، غیبت کردن ، دروغگویی و ..
فرآیند وسوسه :
- از طریق لذت ها می آید.
- سپس به ندای وسوسه گوش می کنیم یعنی بها می دهیم.
- سپس آن را مخفی می کنیم
- نقشه کشیدن
- فکری قدرتمند است اکنون
- به واسطه اجبار
- اقدام و سپس لغزش کردن
راه های مقابله با آن ؛
- افشاکردن وسوسه بجای انکار کردن و مخفی کردن ان از طریق اقرار صادقانه در اولین فرصت
- جلسات
- مشارکت تلفنی ، رو در رو و در جلسه
- قدم کار کردن
- از عجز هایم صحبت کردن.
- خدمت کردن
- کنترل نکردن جنس مخالف و رعایت اصول بهداشتی ( با مصرف کننده ، ماده مصرفی و مکان مصرف وداع گفتن)
- مشغول کردن خود به یک کار یا مطالعه نشریات
- ترک موقعیت
- دعا کردن
در ادامه ….
- وسوسه فکری نشان دهنده پیشروندگی بعد روانی بیماری اعتیاد است ، من تا اخر عمر وسوسه می شوم ،
-
- پس وسوسه را می پذیرم و می دانم با من است.
- وسوسه همیشه از لذت ها می گوید ، ما از عجز ها و ذلت مواد و بها دادن بان می گوییم.
- وسوسه دزدی است که می خواهد گنج درون مرا برباید ، پس وسوسه که می شویم یعنی چیزی با ارزش درون خود دارم.
- وسوسه اولین نشانه سمزدایی فکری است چون با بها دادن بان از بین میرود پس من با داشتن ابزار های برنامه و پذیرش آن امادگی مقابله را دارم.