جواب
از زمانی که من شروع به رابطه گذاشتن با جنس مخالف کردم اگاهی من در مورد زندگی وخودم به اندازه ای بود که جنس مخالف رو فقط به لذت بردن از اندامش میدیدم و یا جبران کمبود های عاطفی من از آن گدایی و دزدی محبت میکردم درصورتیکه آن شخص هم به خاطر کمبود عاطفی بامن درارتباط بود..
پس نمیتوانستیم رابطه سالمی داشته باشیم ومن به سکس فکر میکردم همیشه ته ذهنم تصویری از روزی بودکه با آن شخص رابطه بزارم در ذهنم داشتم و تلاش های من خود را به صورت محبت وتوجه به آن شخص نشان میداد تا کم کم نزدیک تر شوم و بتوانم سکس داشته باشم …
در هر رابطه ای من توقع سکس داشته ام اگر متوجه میشدم که طرف مقابل خواهان سکس نیست ازش متنفر میشدم و میگفتم مگر من دیوانه هستم که انرژی و زمان زیادی رو بدون سکس خرج این رابطه کنم من عطش سکس داشتم و افرادی که بعد از یک مدت تسلیم میشدند رو باهاشون میموندم ولی الان به خاطر درد ناشی از شهوت دیگر دنبال این هستم که روابط رو مسموم شهوت نکنم به دنبال رابطه سالم باشم چون برای من به عنوان یک انسان باید که پیوندی سالم با مردم داشته باشم..
باورامروزم اینست که هررابطه ای که پیش شرط سکس دارد ، رابطه موفقی نیست چون در آن رابطه عشقی وجود ندارد و یک رابطه یکطرفه میباشد..!!