قدم چهارم / سوال 41 در روابطم با خانواده ، آیا بعضی مواقع احساس می کنم که در یک چرخه معیوب و تکرار مکررات ، بی هیچ امیدی برای تغییر گیر کرده ام ؟ آنها چه بوده اند ؟ نقش من درتداوم آنها چه بوده است ؟

جواب
چرخه معیوب کارهایی که تکراری است ، انجام آن دردمان میاورد و مارا دچارخودخوری و افسردگی میکند ، زمانی که در روابطم با خانواده نقش خودم رو پیدانمیکنم و نمیدانم که پدرم ، شوهرم،فرزندم ماشینم،کارگرم… تازه متوجه میشوم که درهمان چرخه معیوب گیرکرده ام وسالیان سال است که هیچ تغییری نکرده ام..  مانند:کار،خستگی،منزل،خواب، دوباره روز از نو روزی از نو کار،خستگی،منزل،خواب….

زمانی که درچرخه معیوب قرارمیگیرم دچارعدم پذیرش دیگران وحتی خودم میشوم افسرده و تنها، ازتغییر نا امید میشوم ، واقعیت های زندگی رانمیبینم وبواسطه کارهایم حس میکنم به دیگران دارم کولی میدهم وبیشتردرتوهم روزای خوب زندگی میکنم ..

و نقش من درتداوم آن: خشم وعصبانیت وخودخوری،کم کاری وخواب زیاد و یا پرکاری و خواب کم،بی توجهی به خیلی از خواسته هام ، خودآزاری و دیگرآزاری، فقط مشکلات را دیدن و بی توجهی به نیازهای خانواده و…

من بایدتغییرکنم ویک عملکرد صحیح داشته باشم وبجای چرخیدن درچرخه معیوب وارد مسیر درست زندگی شوم، اشتباهاتم را تکرارنکنم ، من وقتی تغییرمیکنم علاوه برخودم اثرمثبت وخوبی روی خانواده هم میگذارم
وبا این تغییر من، این چرخه معیوب هم حتما درست میشود..!!

4.2/5 - (29 امتیاز)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *