جواب
چرخه معیوب کارهایی که تکراری است ، انجام آن دردمان میاورد و مارا دچارخودخوری و افسردگی میکند ، زمانی که در روابطم با خانواده نقش خودم رو پیدانمیکنم و نمیدانم که پدرم ، شوهرم،فرزندم ماشینم،کارگرم… تازه متوجه میشوم که درهمان چرخه معیوب گیرکرده ام وسالیان سال است که هیچ تغییری نکرده ام.. مانند:کار،خستگی،منزل،خواب، دوباره روز از نو روزی از نو کار،خستگی،منزل،خواب….
زمانی که درچرخه معیوب قرارمیگیرم دچارعدم پذیرش دیگران وحتی خودم میشوم افسرده و تنها، ازتغییر نا امید میشوم ، واقعیت های زندگی رانمیبینم وبواسطه کارهایم حس میکنم به دیگران دارم کولی میدهم وبیشتردرتوهم روزای خوب زندگی میکنم ..
و نقش من درتداوم آن: خشم وعصبانیت وخودخوری،کم کاری وخواب زیاد و یا پرکاری و خواب کم،بی توجهی به خیلی از خواسته هام ، خودآزاری و دیگرآزاری، فقط مشکلات را دیدن و بی توجهی به نیازهای خانواده و…
من بایدتغییرکنم ویک عملکرد صحیح داشته باشم وبجای چرخیدن درچرخه معیوب وارد مسیر درست زندگی شوم، اشتباهاتم را تکرارنکنم ، من وقتی تغییرمیکنم علاوه برخودم اثرمثبت وخوبی روی خانواده هم میگذارم
وبا این تغییر من، این چرخه معیوب هم حتما درست میشود..!!