جواب
عکس العملهای من درقبال احساساتم یکسان نیست و بستگی به شدت وضعف وهیجانات احساسی ام دارد ، گاهی آنها را خفه و سرکوب میکنم و یانادیده میگیرم و گاهی کلا منکر شده و احساساتم را انکارمیکنم ، بعضی از مواقع هم آنها را ابرازمیکنم ..
بیشتر اوقات اعمال و رفتار و گفتار من تابع احساسات منه ، اما امروزه درمورد احساسم اول آنرا.میپذیرم و بعد صبر میکنم تا آرام شوم و بعد آن احساس را اقرار کرده مشورت میکنم و تراز آن احساس را میگیرم تا زیربنایش را به کمک راهنمایم پیداکنم…
در گذشته در رابطه با بروز دادن احساساتم از روی عادات خودمحورانه و اجبارگونه رفتار میکردم ، اما امروزه و با کارکردن قدمها وحضوردرانجمن سعی میکنم زیر بنای آنها را شناسایی کرده و قبل ازهراقدامی آنها را بررسی کرده و به عواقب بروز این احساسات واعمالم فکرمیکنم..
و پس از مشورت نقاط مثبت و منفی آنرا ارزیابی کرده و بعد به عمل و رفتار تبدیل کنم…
احساسات را باید شناسایی کرده تا بتوانیم درست فکر کنیم و راه درست را انتخاب نماییم..!!