قدم هفتم سوال1 /مفهوم کمبودهای اخلاقی از نظر شما چیست ؟

اخلاق یعنی چه ؟ اخلاق جمع خُلق و خو می باشد.
خُلق یعنی صفاتی نیک و پسندیده که با استفاده از ان ها در رفتار و گفتار و پندارمان رفتار و گفتار و پندار نیک حاصل می شود و محصول ان دوستی و ارتباطات سالم و جاذبه بودن است.
مثل با ادب و احترام سلام کردن

خو ؛ یعنی عادت کردن.

به طور کلی یعنی ؛ وقتی با یک صفت مثبت و انسانی ، یک ارزش کاری انجام دهیم یعنی صحبت کنیم ، فکر کنیم و رفتار کنیم بی شک محصول ان رفتار و گفتار و کرداری نیکو است ولی وقتی ان را تکرار کنیم و بطور متوالی در زندگی خود بکتر بندیم به ان خو می گیریم.

” فضیلت ” یعنی اینکه خداوند این صفات الهی را به ما هدیه داد بطور رایگان و از روی عشق .

مثل وقتی صبح بیدار می شوی با روی گشاده سلام می کنی و یک هفته یا مدتی این کار را دنبال می کنی این کار نیک جزو صفات مثبت ما می شود
تبدیل به یک ارزش می شود .
با این ارزش ها زندگی می کنیم چون این صفات مثبت را خداوند به ما ارزانی داشته و محصول ان شناخت خویش است.

کمبود های اخلاقی ؛ به این صفات نیک و ارزش های انسانی می گوییم که برای ما ” نیاز ” است و در هر انسانی هستند تا با استفاده از ان ها ایجاد ارتباط مثبت کنیم ولی بخاطر بیماری اعتیاد مان ( بی تعادلی ، عدم سلامت عقل ) از هر میل و غریضه و دارایی یک نقص ساختیم ، این نواقص مثل ابر سایه بر روی فضایل اخلاقی ما انداخته و در ما کمرنگ شدند یعنی بودند ولی از زندگی بر محور اخلاق و ارزش ها عاجز بودیم.
به گونه ای دیگر توضیح دهیم نواقص ما مثل گرد و غباری بودند که فضایل اخلاقی ما را دفن کردند اکنون می دانیم که انسان هایی هستیم که خوبی درون ما هست و با اقرار به نواقص خود و عجز مان و تصمیم گرفتن به اینکه با سپردن این کمبودها به خداوند لایروبی می شویم تا فقط برای امروز با بکارگیری از این فضایل اخلاقی انسانی فروتن شویم و خوب و بد اعمال خود را به نیروی برتر بسپاریم تا اراده او درون مان جاری شود .

مثال :
رنجش : نقص است که به خاطر کمبود اخلاقی عشق و بخشش ایجاد شده.
ترس یک نقص است و کمبود ایمان باعث وجود ترس می شودناصادقی و دروغگویی یک نقص است که از کمبود صداقت حاصل شده

کمبود های اخلاقی و نواقص ما مثل دو کفه یک ترازو هستند . کمبود این ارزش ها و فضائل بودند که باعث رشد نواقصی شدند که زندگی ما را غیرقابل اداره کردند اکنون با باور بیشتر اقرار می کنیم به این نواقص و کمبود های خود را فروتنانه بخدا می سپاریم چون وقتی سکان زندگی و اراده مان دست خودمان بود حاصلش زندگی گذشته بود امروز
عاجزم ، عقل کل نیستم ، خدا بهتر میدونه از سر راهش می ریم کنار و با ایمان قلبی دست بسوی خدا دراز می کنیم.

4.3/5 - (28 امتیاز)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *