قدم دوم سوال 15/بی عقلانه ترین کارهایی که قبل از اشنایی با na انجام داده اید بنویسید. پنج مثال زنده بزنید

این سوال می خواهد بما بگوید که سلامت عقل در من نیست.
لیست کارهایی که فکر بکر من و اراده شخصی با قدرت وسوسه و اجبار بمن فرمان می دادند نشان میدهد که « علی رغم میل باطنی همیشه مجبور میشدم مصرف کنم و بارزترین نمونه نداشتن سلامت عقل است.

مفهوم نداشتن سلامت عقل

در قدم اول بواسطه نشانه هایی که با چشم و گوش و … ان ها را دیدیم و درک کردیم باعث شدند باور کنیم ( باور تحقیقی ؛ یعنی با دلایل و مدرک کافی)
که جایی در عقل و فکر ما مشکل وجود دارد .
چون وسوسه فکری من بهر نحوی و از هر طریقی برای حل هر مشکلی مصرف کردن، دزدی ، ناصادقی و … را پیشنهاد می کرد
چون ما تنها بودیم و بفکر خود اتکا داشتیم

در چرخه دیوانگی بودیم
یعنی تکرار اشتباه می کردیم و منتظر بودیم اینبار نتیجه بهتری کسب کنیم
تکرار لغزش ، دعوا و …

مهمترین جنبه نداشتن سلامت عقل ، بها دادن به وسوسه فکری است چون زندگی زا غیرقابل اداره می کند و باوجود اگاهی باز هم بوسوسه و انحراف فکری بها می دهیم

وجود افکار بحران زا: بحران های روحی ، فکری ، اقتصادی و اجتماعی مثل بیکار شدن ، ورشکسته شدن ، افسرده شدن و طرد شدن از جامعه ، اخراج شدن از کار و … چون با کله خودم راه میرفتم زندگی من اشفته شد و من منزوی و ناامید شده بودم

در نداشتن سلامت عقل من این ها دخیل بود :

• فکر بکر یا همان فکر احمقانه
• انکار که میگفت حق با توست و کارت درسته ، فکرت بهترین فکر دنیاست
• غرور و خودمحوری و ترس
• تصورات باطل و باورهای غلط
  مثل اینکه مرد از کسی کمک نمیگیره و هرجی من بگم درسته و نمیشه بدون مواد زیست

لیست کارهای بی عقلانه:

• مصرف مواد مخدر
•  مصرف نیکوتین
• جایگزین کردن مواد مختلف
• دزدی و سرقت و ..
•  ناصادقی و انکار
•  خودزنی کردن ها و خودازاری ها
• خودکشی
•  قتل
•  صرب و شتم
•  تکرار اشتباه
•  همنشین های بد و منفی
•  اصول بهداشتی را زیر پا گذاشتن
•  عمری که هدر دادم
• بدون مشورت اقدام بکاری کردن

توجه :
این لیست یک لیست فرضی است و متعلق بکسی نیست

این ها نشان می دهند که من سلامت عقل ندارم من اقرار صادقانه میکنم باین موضوع با فروتنی تا بمرور به پذیرش ان برسم
تسلیم باشم یعنی هرگز با خودمحوری بفکر خودم اتکا نکنم و مشورت کنم
این پذیرش مرا به نیرویی برتر میرساند که کمک میکند رابطه اگاهانه من شروع شود .

1) سلامت عقل یک فرایند است و بمرور بازمیگردد و من سلامت عقل ندارم
2) نیروی برتر راه حل این کار است

امروز ما وظیفه داریم تلاش کنیم تا جویای نقش خود در اجتماع شویم و کاری بدیگران نداشته باشیم.