رفتار و منش من در راهنمای دیگران بودن چگونه است ؟ آیا رهجویان خود را تشویق می کنم که خود در مورد مسائل تصمیم بگیرند و در نتیجه رشد کنند ؟ آیا آنها را نصیحت می کنم ، یا تجربه خود را با آنها در میان می گذارم ؟
الف ) وقتی ما راهنمای دیگران می شویم ، سعی می کنیم همیشه در دسترس باشیم و با صبر و تحمل به حرف هایش آنها گوش داده . سعی کنیم خودمان را جدی نگیریم ، رفتاری مبتکرانه نداشته باشیم ، خودمان را بهتر ، برتر و صاحب اختیار آنها نمی کنیم ، جدی هستیم و در شوخی و فراح افراط نمی کنیم ، اصراری بر اجرای رهنمودها و پیشنهادات مان نداریم و به آنها حق انتخاب می دهیم ، با متانت و قاطعیت رفتار می کنم ، همبازی آنها در گفتار و رفتار غیر برنامه و غیر اصولی نمی شویم ،با هر کدام به روش مخصوص شخصیتی اش رابطه داریم ، توجه ما به کمیت بهبودی آنها نیست ، بلکه کیفیت بهبودی آنها مد نظر می باشد .
ب ) تلاش می کنیم با اشاره به توانمندیشان و تأکید بر نقاط مثبتشان ، روحیه اعتماد به نفس و احترام به نفس را در آنها ایجاد نماییم و با تکیه نمودن به عملکرد خودشان و نه در حمایت غیر مؤثر و دلسوزی افراطی و مخرب ما ، موفق و پاک باشند .
ج ) آوردن مثال های زنده از خودمان ، سعی می کنیم راه صحیح را معرفی نماییم و خطرات ناشی از بیماری را که منجربه لغزش و تباهی شان می شود را در قالب تجربه خودمان به آنها گوشزد نماییم ، از هر گونه نصیحت و ارشاد خودداری و فقط تجربه خودمان را با رهجو در میان می گذاریم و نمی گذاریم به ما وابسته شوند .