قدم اول سوال20 /]یا شما در مقابل اعتیادتان عاجز بودید یا عاجز هستید ؟ توضیح دهید .

  • معنای عاجز ‘ مستقیما به شخصیت بیماری اعتیاد باز می گردد.
  • بیماری که از جنبه جسمی ، روحی و روانی مرا کنترل می کند.
  • پیشرونده ، کشنده و مزمن است و تا آخر عمر با من است .

عاجز بودم

  • که عمر تلاش برای کنترل کردن ، جایگزینی مواد مخدر با هم
  • بحران های روحی ، اقتصادی ، عجز ها و کارهای بی عقلانه که در زندگی کردم و مرا به اشفتگی رسانید
  • انهمه خلأ روحانی که در زندگی داشتم و با هیچ چیزی پر نمیشد و میگفت تو بی ارزشی
  • خودخواهی ، ترس و روش گذشته نشان داد که :
    • بدون مواد مخدر و چه با ان باز هم بی تعادلی ، ترس ، فکر احمقانه و نواقص من نشان داد که عاجز بودم .

چون میخواستم پاک بمانم و در ارامش و ارتباط با دیگران ولی مقاصد صادقانه من بهیچ جایی نمیرسید پس در برابر مواد مخدر و بیماری اعتیادم و شیوه زندگی گذشتم عاجز بودم

عاجز هستم

پس چون بیماری تا اخر عمر با من است پس تا اخر عمر نیاز به مراقبت دارم ، تا اخر عمر در برابر وسوسه و اجبار عاجزم

  • با یکبار مصرف مشکل دارم قابلیت مصرف را از دست دادم
  • پرهیز از مصرف در بار اول بیماریم رو متوقف میکنه با مصرف دوباره به اجبار میرسم
  • باید فقط برای امروز زندگی کنم
  • چون باعث میشود در انکار مشکل امروزم بروم و بدنبال سرپوش گذاشتن روی احساسات خودم مصرف کنم

و امکان قطع مصرف،جایگزینی و … را دیگر ندارم پس عاجزم

عاجز خواهم بود

چون بیماری من تا ابد با من است ، در نقطه ای متوقف شده و دیگر توان مصرف را ندارم .
عجز من درباره بیماری اعتیاد است چرا که وسوسه و اجبار برای استفاده از نواقص بازهم زندگی ام را به اشفتگی میکشاند.

پس همیشه عاجز هستم بودم و خواهم بود و باید عملکرد نشان دهم و تسلیم اصول برنامه باشم.

  •  به جلسات امدن
  • هیچ چیز را در ذهن خودم نگه نمی دارم و با افکار منفی زندگی نمیکنم
  • با مشارکت کردن و زندگی در قدم ها
  • پذیرش واقعی یعنی اقراری که بعملکرد تبدیل شده زندگی کنم.

تسلیم = سلولی تغییر کردن

4.6/5 - (13 امتیاز)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *