” اقرار کردن ” : بیان زبانی و کلامی چیزی بطور ساده است
مثل اینکه من اقرار میکنم دربرابر مواد مخدر و … عاجزم (بطور کلامی) ولی عملکردی مثبت ندارم ، کارهای بی عقلانه میکنم و تسلیم نیستم
” پذیرش ” : یک امر درونی است با باور قلبی و عملکرد همراه است .
- یعنی به باور رسیدن و اجرای انچه که اعتقاد داریم.
- فکر ، باور و ایمان را به رفتار تبدیل کردن
- پذیرش اگاهی و صداقت و روشن بینی و تمایل را بدنبال دارد و اجرای آن تغییر کردن است.
ابتدا باید با اقرار صادقانه و زبانی امری و درخواست کمک کردن بطور متوالی شروع کنیم تا به پذیرش قلبی ان برسیم .
با فروتنی اقرار میکنم مهدی ام معتاد تا کم کم باور قلبی این موضوع دعا کردن و درخواست از خداوند بشه تا
- لغزش نکنم
- مشورت کنم
- برای درک اراده خدا دعا کنم
- قدم ها را زندگی کنم و ..
” اقرار ” مرحله اول پذیرش چیزی است .
پذیرش محصول ادغام زبان و دل است
- اقرار زبانی بدون عملکرد است و باعث خود محوری می شود
- پذیرش خدامحوری است
پذیرش ، زندگی روحانی به دنبال دارد
اقرار زبانی بدون عملکرد زندگی نفسانی است بدون اجرای اصول و خودمحوری به دنبال می آورد
در قدم اول ما در برابر اعتیادمان اقرار به عجز میکنیم که بدلیل بحرانها و اشفتگی هایی است که زندگی را غیرقابل اداره کرده است، وقتی تکرار اشتباه نکنم و به شیوه ی جدیدی زندگی کنم میتوانم پاک بمانم.
پذیرش زمانی رخ میدهد که نسبت به انچه اقرار کرده ام عملکرد نشان دهم.
یعنی قبول میکنم معتادم ، بپذیرم که بیماری اعتیاد دارم و مهمتر از همه بپذیرم بیماری اعتیاد دارم و مهمتر از همه تسلیم اصول روحانی برنامه باشم.