ابتدا مروری به قبل
این سوال میخواد تکلیف من و با خودم مشخص کنه ،
اگر به 13 سوال قبلی دقت کنم و اگاه شده باشم متوجه چند نکته می شوم ؛
- مشکل من مواد مخدر نیست بلکه بیماری اعتیاد است
- پیشرونده است : چون تا اخر عمر وسوسه میشوم و با هربار مصرف و لغزش دوباره بیماری من از انتهای درد شروع میشود
- مزمن است : هیچ زمانی برای بهبودی مشخص شده نیست و با یکبار مصرف دوباره لغزش و عود بمصرف اتفاق می افتد ،
- جنبه های مختلف دارد بیماری من
- خلأ روحانی : وجود تنهایی و ناامیدی و خودمحوری ها
- احساسی : احساس شکست ، غم و … بصورت افراطی
- جسمی : اجبار بمصرف دارم و خمار شدن نشانه ان بود
- فکری : فکر من حول محور مصرف بود ، امروز انحراف فکری ، وسوسه فکری به انجام کاری از روی نواقص شخصیتی نشانه ان است ))
حال پاسخ سوال ، پس این ها را متوجه شدیم که :
بله ، بخاطر دلایل بالا که اشاره شد ، من نمیتوانم مصرف کنم
1) پذیرش شکست کامل دربرابر مواد مخدر و بیماری اعتیاد ، تجربه درداور بارها ترک ، زیر قول و قرار ها زدن و تلاش برای کنترل و جایگزین کردن یا تنهایی ترک کردن که همگی با هزاران نیت صادقانه شکست خورد .
2) قابلیت مصرف را از دست دادم ، با هربار مصرف بدن من بمیزان بیشتری مواد نیاز دارد و از لحاظ جسمی ، روحی روانی زندگیم غیر قابل اداره میشود
3 ) من لذت جو هستم ، فراموش کارم و ریشه بیماری من ترس است ، پس بواسطه وسوسه و اجبار هرگز نمیتوانم جایگزین کنم ، کنترلی مصرف کنم و بیماری ادامه پیدا میکند
4) ممکن است با هربار مصرف ، عاقبت تلخ زندان ، تیمارستان و اوارگی و مرگ برایم رخ دهد
5) چون در برابر هرگونه ماده مخدر بهرنحوی عاجزم
6) در برابر بیماری اعتیاد خودم عاجزم چون
- فکر من بیمار است
- چون میل و اراده شخصی من مخرب و بی تعادلی است
- وجود نواقص شخصیتی
- به واسطه خودمحوری و منیت
برداشت نهایی ؛
من بخاطر « بی تعادلی » و « خلأ روحانی» همیشه از هر صفت مثبت یا منفی ، از هر چیزی در زندگی ام بصورت بی تعادلی افراط یا تفریط استفاده کردم.
من قابلیت مصرف مواد مخدر و همینطور نواقص شخصیتی ام را از دست داده ام ،
من همیشه دنبال « یکم بیشتر هستم»
پس ” پذیرش شکست کامل دربرابر بیماری اعتیاد ” و اینکه همیشه ” پرهیز از مصرف در همان بار اول ” دریچه بهبودی را بروی من میگشاید .
فقط برای امروز ؛
میپذیرم بطور روزانه باید از خودم بعنوان یک بیمار مراقبت کنم، مثل بیمار قلبی یا دیابتی ، مادامیکه شیرینی نخورم مشکلی ندارم.
میپذیرم که با اقرار صادقانه عجز خود میتوانم از انکار بیرون بیایم ،
دیگر مواد مخدر و هر رفتاری از روی بیماری اعتیاد مشکل مرا حل نمیکند .
نیروی برتر به من کمک کن .